- چک چک
- صدای چکیدن آب صدا و آواز سوختن فتیله چراغ وقتی که تر باشد
معنی چک چک - جستجوی لغت در جدول جو
- چک چک
- چکاچک،
برای مثال چک چکی اوفتاده در مسجد / نز پی هزل و ضحکه کز پی جدّ (سنائی - ۱۸۶)
- چک چک
- چکاچاک، چک چک، به صورت قطره قطره و پی در پی مثلاً قطرات اشک چک چک از صورتش بر زمین می ریخت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آواز بهم خوردن اسلحه مانند شمشیر و گرز و امثال آنها، چاک چاک شدن بدنهااز ضرب شمشیرها. سخن و خبری که در افواه افتد
سخن یا خبری که بر سر زبان ها افتد و مردم به همدیگر بگویند، خبری که شایع شود و هر کس به دیگری بگوید، برای مثال چکاچک شد این راز اندر میان / که گردیده بد شاه با رومیان (زجاجی - رشیدی - چکاچک) ، صدای عده ای از مردم که آهسته با هم صحبت کنند، پچ پچ
چکاچاک، برای مثال ز بیم چکاچک که آمد ز تیر / کفن گشت در زیر جوشن حریر (نظامی۱۷ - ۶۷۸)
آواز سوختن فتیله چراغ وقتی که تر باشد، آواز روغن داغ شده که در آن آب باشد